بالاخره به پایان سهگانهی کهن Assassin’s Creed رسیدهایم. سهگانهای که با نسخه Origins آغاز شد و در نهایت به Valhalla رسید. اما آیا این بازی توانسته است تا پایانی درخور توجه برای مسیر جدید این سری محبوب باشد؟ با نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Valhalla همراه آیکلاریفاید باشید.
نقد و بررسی بازی Assassin’s Creed Valhalla
از میان سری بازیهای جدیدی که در طول نسل هفت عرضه شده و هنوز هم ادامه دارند، شاید سری Assassin’s Creed برای من جذابترینشان باشد. به نظر من رویکرد شرکت یوبیسافت در تعریف (بخوانید تحریف!) تاریخ با ارائه یک گیمپلی اکشن مبتی بر پارکور و مخفی کاری، معجونی جذاب را پدید آفرده است که از گیمرهای قدیمی تا نسل جدید را توانسته به خوبی جذب خود کند. به شخصه شیفتهی دو ویژگی بارز این سری، یعنی پروتاگونیستهای جذاب و همچنین محیط عظیم و پرجزییاتش میشوم هر سال با انتشار نسخهی جدید، ساعت خود را غرق در ماجراجوییهای اجداد دزموند مایلز و سایر سوژههایی که روی تخت انیموس میخوابند، پیدا میکنم.
سال ۲۰۱۷ با عرضهی نسخه Origins، یوبیسافت مسیری جدید را برای سری بازیهای خود بنا کرد و آن هم نزدیک شدن هرچه بیشتر به یک بازی نقش آفرینی جهان باز با ساید کوئستهای فراوان و سیستم لول آپ بود. این روند با Odyssey ادامه پیدا کرد و بسیاری از نواقص آن رفع گردید. اما Valhalla پس از یک سال استراحت، آمده تا فرمولی را که سه سال پیش برای سری بنا شد، به تکامل برساند.
وایکینگها
داستان بازی حول محور ایور (Eivor) میچرخد. کسی که کودکی سختی را پشت سر گذاشته شاهد مرگ پدر و مادر خود بوده است. خانوادهای جدید، او را به فرزندی قبول میکنند و از او یک جنگجوی تمام و کمال میسازند. در این حین، برادر ناتنی او یعنی سیگورد، روزی او را برای مبارزه علیه ارتش بزرگ انگلیس فرا میخواند و او را با انجمن برادری آشنا میسازد. ایور به بردارهود معروف میپیوندد و هیدن بلید ( که به طرز عجیبی این دفعه جلوی دست بسته میشود) را دریافت میکند. در ادامه ایور برای مقابله با ارتش انگلیس راهی ماجراجویی هیجانانگیزی میشود. از طرفی دیگر، لیلا حسن در زمان حال بازی، با ربکا و شاون از نسخههای اولیه سری همراه می شود و از دست تمپلارها میگریزد و راهی منطقه نیو انگلند میشود. کره زمین بیماری عجیبی را تحمل میکند و همچنین زلزلههای زیادی نیز میآیند، به همین دلیل لیلا حسن برای آخرین بار به دنبال جواب سوالهای خود، به انیموس برمیگردد. داستان بازی کاملا جذاب نوشته شده و از نقاط قوت آن به شمار میرود همچنین در بخش زمان حال نیز اتفاق بسیار هیجانانگیزی میافتند که خود باید آن را تجربه کنید تا لذت اصلی آن را دریابید.
دنیایی آشنا:
بازی برای کسانی که دو نسخهی قبلی را بازی کرده باشند، بسیار آشنا خواهد بود. یعنی از همان ابتدا که وارد انگلیس میشوید، با روستاها، شهرها و مناطق جنگلی مواجه خواهید و دریایی از ماموریتهای فرعی و اصلی انتظار شما را میکشند. به شخصه کمی در ابتدای بازی به دلیل نبود سیستمی مشابه بازیهای گذشته برای دسته بندی مراحل فرعی، کمی گیج شدم و به نظرم یوبیسافت میتوانست در زمینهی راهنمایی کردن بازیکنان کمی بهتر عمل کند (هرچند که انیموس گاهی اوقات موانعی مصنوعی را پیش پای شما برای وارد نشدن به منطقه خاصی قرار میدهد)، با این حال با پیشروی در بازی، کاملا دستتان میآیند که باید چه مسیری را پیش بگیرید تا هرچه بیشتر غرق بازی شوید.
یکی از بهترین ویژگیهای Valhalla، اضافه شدن Assassinationهای کلاسیک سری نسخه جدید است که چند وقتی بود خبری از آنها نبود. حال دیگر میتوانید به راحتی بازی را به صورت مخفی کاری پیش ببرید. البته که به طرز عجیبی با کلاغ خود نمیتوانید مانند عقاب و شاهین نسخههای قبلی، دشمنان را مارک کنید تا از موقعیت آنها با خبر شوید! نمیدانم چرا یوبیسافت این ویژگی را از بازی حذف کرده است و اکنون، کلاغ شما (بله کلاغ! ) چندان کاربرد خاصی به جز نشان دادن ماموریتها ندارد.
البته که همچنان هم میتوانید بازی را کاملا با جنگ و خونریزی پیش ببرید و والهالا به هیچ وجه در این زمینه خساست به خرج نمیدهد. در مقایسه به نسخهی قبلی، مبارزات بسیار حساستر و سنگینتر به نظر میرسند و پیروزی در آنها حس بهتری را به من القا میکرد. صداگذاری بینظیر سلاحها در و برخورد پتک و شمشیر و تبر به ذره دشمنان، عالی از آب درامده و مبارزات را چند مرحله به جلو برده است. بازی به جای اینکه مانند نسخههای قبلی به شما انبوهی از سلاحهای به درد نخور را بدهد (که در نهایت برای کسب پول مجبور به فروش آنها میشدید) این بار گزیدهتر کار کرده و سلاحهای بهتر اما کمتری را به شما میدهد که تغییر خوبی است. نوار استامینا همچنان در بازی وجود دارد و این بار اهمیتی شدید پیدا کرده است. اگر از ضربات سنگین و جاخالی دادن به صورت حساب نشده استفاده کنید، قطعا میمیرید چرا که در صورت تمام شدن استامینا، ایور دیگر نمیتواند سریع حرکت کند و جاخالی بدهد. بنابراین هنگامی که تعداد دشمنان زیاد میشود، حتی روی درجه سختی نرمال، باید حسابی حواس خود را جمع کنید تا پیروز میدان باشید.
نکتهی دیگری که در مورد مبارزات وجود دارد، استفاده درست از امتیازهای به دست آمده برای کسب Skillها است. درخت مهارت در والهالا دچار تغییراتی اساسی شده و شما دیگر تا زمانی که یک مهارت را باز نکنید، نمیتوانید متوجه شوید که مهارت بعدی چگونه است. البته که جای نگرانی نیست چرا که این مهارتها عموما به درد بخور هستند و تنوع بینظیری به مبارزات بازی میدهند و بازی را از تکراری شدن، بازمیدارند. به عنوان مثال با باز کردن مهارت لگد محکم، انیمیشن باحالی به مبارزات اضافه میشود که قطعا مشاهده آن لذت بخش است.
دنیای بازی به معنای واقعی کلمه نفس گیر است و تقریبا کاری نیست که در آن نتوان انجام داد. والهالا قطعا بهترین دنیای ساخته شده توسط یوبیسافت را به نمایش میگذارد! فعالیتهای مختلف مانند کشف مقبرهها، حمله به پایگاههای دشمن، جمعآوری لوت و ساخت وسایل مختلف، شرطبندی، بازی با نوشیدنی، شکار حیوانات و حتی رپ بتل (!) در بازی وجود دارند. یکی از جذابترین مینی گیمها، Orlog است که یک بازی با تاس اما مشابه Hearthstone است. پرواز کردن، Orlog و نوشیدنی بازی بیشتر در شهرها یافت میشود و اگر از مناطق شلوغ به سمت طبیعت بروید با شکار حیوانات و سایر موارد اینچنینی نیز مواجه خواهید شد. ناگفته نماند که مشابه بازیهایی مانند GTA V و Red Dead Redemption 2، در بازی ماموریتها تصادفی نیز حضور دارند و باید منتظر هر اتفاقی در محیط وسیع بازی باشید.
مانند Homestead در بازی Assassin’s Creed 3، در این بازی نیز شما باید با سرمایه گذاری، پایگاه خود را به نام Ravensthorpe گسترش دهید. به عنوان مثال با ساخت یک ضرابخانه، میتوانید به سادگی سلاحهای خود را ارتقا دهید. خوبی والهالا در این است که دست شما را برای خرج کردن پولتان باز میگذارد و سیستم مالی بازی جذاب طراحی شده است.
برخلاف نسخهی قبلی که در آن Conquest Battleها چندان کاربردی نبودند، در والهالا، حمله به سرزمین دشمنان بسیار از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که هر پایگاه دارای غنائمی است که در جای دیگری یافت نمیشوند. این نبردها که ساده نیز برپا میشوند، یکی از ویژگیهای بسیار جذاب والهالا هستند.
یکی از ایرادهای والهالا، در سیستم پلتفرمینگ آن نهفته است. در بازی شما تقریبا میتوانید از هر مانعی بالا بروید و میان موانع و کوهها و درختان جا به جا شوید. اما ایور خیلی از اوقات آن طور که باید و شاید از فرمان شما تبعیت نمیکند و به همین دلیل، پلتفرمینگ بازی گاهی میتواند آزاردهنده باشد. یکی دیگر از مشکلات بازی نیز مربوط میشود به نبردهای شلوغ بازی که گاهی اوقات در آن نمیتوان روی مبارزه تمرکز کرد و نبردها را (مخصوصا زمانی که در محیط دود باشد) کنترل کرد.
گشت و گذار در محیط مانند تمامی نسخههای قبلی عالی از آب درآمده است و انگلیس اواخر قرن نهم نیز مکان بسیار مناسبی برای ماجراجویی اسسینها محسوب میشود. هرچند که هنوزهم المانهای ماورایی در بازی وجود دارند اما داستان سیاسی و دنیای واقعگرایانهی والهالا، شما را در دل تاریخ جای میدهند. یک نکته راجع به دنیای بازی بهتر است بگویم آن هم این است که درسته که من بازی را روی پلی استیشن ۴ تجربه کرده و به نسخهی نسل بعدی بازی طبیعتا دسترسی نداشتم، اما گرافیک بازی مخصوصا روی تلویزیونهای ۴K و هنگامی که حالت HDR فعال است، نفس گیر است! چه در مورد محیطهای فوتورئالیستیک بازی و چه مبارزات، بعد فنی بازی میدرخشد و تصور بازی روی کنسولهای نسل بعدی بسیار سخت است.
این را هم بد نیست اشاره کنم که قطعا والهالا خشنترین نسخه سری است. بازی پر است از انیمشنهای خون و خونریزی و قطع شدن سر و دست و پا و اعضای دیگر بدن! به همین دلیل اگر به خشونت در بازیها علاقه دارید، والهالا گزینهی مناسبی برای تجربه است و اگر هم نمیخواهید این مسائل را مشاهده کنید جای نگرانی وجود ندارد چرا که در تنظیمات بازی (که به طرز عجیبی گسترده است) میتوان خشونت بازی را کاهش داد.
سخن نهایی:
در پایان میتوان گفت که والهالا، نسخهای شایسته برای سری است که به خوبی داستان سری را به جلو میبرد. مبارزات بسیار هیجان انگیز است و محیط بازی نیز جای هیچ حرف و حدیثی را باقی نمیگذارد. با وجود شباهتهای زیاد به دو نسخهی قبلی، همچنان والهالا مسیر خود را میتواند از آنها جدا کند. اگر برخی از باگها و مسائل فنی نبود، قطعا با بازی جذابتری طرف بودیم اما باگها به امضای همیشگی بازیهای یوبیسافت تبدیل شدهاند و به نظر نمی رسد که این شرکت علاقهای به رفع آنها داشته باشد. در نهایت والهالا میتواند ساعات طولانی شما را سرگرم کند پس اگر به بازیهای تاریخی و جهان باز نقش آفرینی علاقه دارید، در تجربهی بازی Assassin’s Creed Valhalla شک نکنید.
امتیاز: ۹/۱۰
آخرین محصولاتِ ما انتظارت رو میکشن
نوشتههای تازه
- آیفون ۱۷ و هر آنچه که تاکنون از این دستگاه می دانیم ؛ بیخیالِ آیفون ۱۶!
- معرفی ۱۵ ترفند سافاری در آیفون که از چشم شما مخفی مانده اند
- هر آنچه که در مورد آیپد پرو و آیپد ایر ۲۰۲۴ می دانیم ؛ هیجان اپل در بهار
- حلقه اپل و هرآنچه که از این محصول می دانیم ؛ آینده ای عجیب برای اپل
- هرآنچه که از آیفون ۱۶ می دانیم ؛ آپگرید اساسی برای این خانواده پُرحاشیه
- نگاهی به تمامی تغییرات iOS 17.4 ؛ دنیایی از تغییرات جدید
- آموزش کامل بازگشت آنتن آیفون ۱۴ و آیفون ۱۵ ؛ تلاش برای رستگاری…
- آموزش کامل ثبت کردن اسکرین شات تمام صفحه در آیفون