بهترین انیمیشن های دهه اخیر

بهترین انیمیشن های دهه اخیر | در دهه اخیر شاهد اکران یک سری انیمیشن های فوق العاده از بزرگترین کمپانی های فعال در این صنعت بودیم. با در نظر گرفتن وجه تکنولوژیک آثار انیمیشنی میتوان گفت که دهه اخیر دهه بسیار خوبی برای فیلم های انیمیشنی بوده است. سازندگان انیمیشن ها با بهره گیری از تکنیک های کلاسیک نقاشی و تکنیک های کامپیوتری از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ آثار بزرگ و شگفت انگیزی را خلق کردند. علاوه بر جنبه داستان گویی انیمیشن ها هم در دهه اخیر به طرز چشمگیری پیشرفت کرد. در دهه گذشته بهترین انیمیشن ها صرفاً برای کودکان ساخته می‌شدند و برای بزرگسالان هم جالب بودند. اما در چند سال اخیر این مرز بین کودکان و بزرگسالان به مراتب کمتر شده است و بسیاری از آثار این ژانر برای کودکان و بزرگسالان به یک اندازه جذاب و دیدنی هستند.

شایان ذکر است که کمپانی های انیمیشن سازی هم در دهه اخیر به طرز قابل توجهی تغییر کرده اند. به عنوان مثال می‌توانیم به کمپانی دیزنی اشاره کنیم که در دهه ۲۰۰۰ شرکت پیکسار را خریداری کرد و دریم ورکز یکی از زیرشاخه های یونیورسال پیکچرز شد. همچنین هایائو میازاکی که صاحب استودیو جیبلی است، برای مدتی خودش را بازنشسته کرد و سپس دوباره به ساخت انیمیشن روی آورد. از طرفی شرکت های کوچک دیگری هم وارد این کار شدند و در کنار رقبای بزرگتر خود آثار قابل ملاحظه ای را عرضه کردند. در مجموع ژانر انیمیشن نسبت به ژانر لایو اکشن به شکل بهتری توانسته است که متریال داستانی و دنباله سازی را با هم ترکیب کند.

با توجه به کیفیت عالی انیمیشن های اکران شده در دهه اخیر، قبل از پرداختن به لیست ۱۵ انیمیشن برتر، تعدادی از فیلم ها را به صورت افتخاری لیست می‌کنیم. “شگفت انگیزان ۲” توانست مانند فیلم ادل موفق ظاهر شود و بار دیگر ثابت کند که شرکت پیکسار چه مهارت بالایی در ساختن فیلم های دنباله دار دارد. کمپانی دیزنی با انیمیشن “گیسو کمند” داستان راپونزل را بار دیگر برای مخاطب مدرن روایت کرد و این انیمیشن یکی از بهترین نمونه های ترکیب انیمیشن سازی دیجیتال و کلاسیک بود. انیمیشن “چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم: دنیای پنهان” موفق شد که یک پایان شایسته را برای هیکاپ رقم بزند و دنیای دوست داشتنی اش را بار دیگر به مخاطبان نشان دهد. “فیلم لگو” هم با دنباله های جذابش موفق شد که مخاطبان را به خوبی با خود همراه کند و در نهایت باید به فیلم “در جستجوی دوری” اشاره کنیم که داستان ماهی فراموشکار با صداپیشگی اِلِن دجنرس را بار دیگر به سینماها بازگرداند.

و اما می‌رسیم به لیست بهترین انیمیشن های اکران شده از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ که بر اساس کیفیت، دستاوردهای تکنیکی و تأثیرات فرهنگی مرتب شده اند. با آیکلاریفاید همراه باشید.

۱۵. موانا (۲۰۱۶) – Moana

انیمیشن موانا که درباره ی افسانه های قدیم مردم پولینزیایی است، داستان خود را به زیبایی با استفاده از ستارگان مطرح هالیوودی نظیر دواین جانسون و دیگر بازیگران شناخته شده روایت میکند. موانا به خوبی یک افسانه کلاسیک را با استفاده از داستان گویی کلاسیک موزیکال دیزنی برای مخاطبان مدرن روایت کرده است. نقطه قوت این فیلم شخصیت موانا است که برای پیدا کردن یک شخصیت مقدس و بزرگ راهی سفر می‌شود و با آهنگ‌هایی که اجرا می‌کند سعی در متقاعد کردن او دارد. این فیلم موفق شد زیبایی‌های بی‌نظیر پلی نزی را در قالب انیمیشن به نمایش در بیاورد و فرم و محتوا را برای انتقال مفاهیم فیلم به کار بگیرد.

۱۴. زوتوپیا (۲۰۱۶) – Zootopia

انیمیشن “زوتوپیا” یکی از معدود انیمیشن‌های تاریخ است که موفق شد فروشی بالای یک میلیارد دلار داشته باشد. زوتوپیا موفقیت تجاری عظیمی برای دیزنی به ارمغان آورد. داستان این فیلم در دنیایی می گذرد که همه اعضایش حیوانات هستند و رفتارهایی مشابه رفتارهای انسان ها دارند. ساکنان این دنیا به دقت طراحی شده و بامزه و خنده دار هستند. انیمیشن زوتوپیا بسیار عمیق‌تر و جالب‌تر از چیزی است که در ابتدا نشان می‌دهد. پیام اصلی فیلم درباره ی تبعیض و موانع فرهنگی است که در داستان بامزه فیلم به آنها پرداخته می‌شود. زوتوپیا نمونه ای عالی از فیلم‌هایی است که در عین سرگرم کننده بودن، پیام‌های سیاسی و اجتماعی مهمی را بدون اینکه به ورطه شعار دادن بیفتد به تماشاگران سراسر دنیا منتقل می‌کند.

۱۳. باد برمی‌خیزد (۲۰۱۳) – The Wind Rises

انیمیشن “باد برمی‌خیزد” محصول استودیو جیبلی میباشد و در ابتدا قرار بود که آخرین اثر هایائو میازاکی قبل از بازنشسته شدن او باشد. اما این فیلمساز افسانه‌ای ژاپنی بعد از دو سال باغبانی در سال ۲۰۱۷ به انیمیشن سازی بازگشت. در هر حال “باد برمی‌خیزد” شامل تمام چیزهایی است که طرفداران استودیو جیبلی در سرتاسر دنیا انتظارش را داشتند و در انیمیشن‌های میازاکی عاشقش هستند. اگرچه این فیلم نتوانست موفقیت جهانی “همسایه من توتورو” و “پرنسس مونونوکه” را تکرار کند، اما ماجرای زندگی “جیرو هوریکوشی” که بر اساس اتفاقات واقعی در این انیمیشن نشان داده می شود، به همان اندازه الهام بخش، فکر شده و به زیباترین حالت به تصویر کشیده شده است. “باد برمی‌خیزد” راجع به اثرات جنگ بر ژاپن است و نسبت به دیگر فیلم‌های استودیو جیبلی وزن سنگین تری از واقعیت دارد اما پیام اصلی آن صلح و دوستی است و با استفاده از رویای خلبان شدن نشان می‌دهد که چطور جنگ‌ها رویاها و معصومیت‌ها را به نابودی می‌کشانند.

۱۲. اتل و ارنست (۲۰۱۶) – Ethel & Ernest

“ریموند بریجز” رمان “اتل و ارنست” را در سال ۱۹۹۸ و بر اساس زندگی واقعی والدین خودش نوشته بود. او در سال ۲۰۱۶ این رمان را به انیمیشن تبدیل کرد و اگرچه به نظر می‌رسید که این انیمیشن یک پروژه شخصی است، موفق شد مستقل از کتاب، داستانی راجع به تاریخ بریتانیا و فرهنگش بگوید که همه افراد از پیر تا جوان با آن احساس همدردی کنند. دیدن اتفاقاتی مانند جنگ جهانی دوم از نگاه زن و شوهری معمولی و فرزند کوچکشان و انیمیشن نرم و زیبای به کار برده شده باعث شده است این داستان به اثری عمیق و شخصی و زیبا تبدیل شود. تعدادی از بزرگترین بازیگران بریتانیایی مانند جیم برادبنت، برندا بلیتین، پم فریس و جون براون در این فیلم صداپیشگی کرده‌اند و این انیمیشن یکی از پرستاره‌ترین فیلم‌های بریتانیایی قرن اخیر است.

۱۱. منجمد (۲۰۱۳) – Frozen

با اطمینان می‌توان گفت “منجمد” موفق‌ترین فیلم انیمیشن دهه گذشته بوده است. این فیلم بر اساس یکی از داستان‌های هانس کریستین اندرسن به نام ملکه برفی ساخته شده است. داستان فیلم “منجمد” سالها در کمپانی دیزنی حضور داشته و نویسندگان به دنبال ارتقا داستان بودند و در نهایت در سال ۲۰۱۳ این انیمیشن اکران شد و از همه انتظارات فراتر رفت و به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد. داستان این فیلم راجع به دو خواهر به نام های السا و آنا است و علاوه بر سینما در موسیقی هم موفق شد و آهنگ‌های این انیمیشن هم به لیست برترین موسیقی‌های فیلم این دهه راه پیدا کردند.

۱۰. داستان اسباب بازی ۴ (۲۰۱۹) – Toy Story 4

بعد از پایان احساسی فیلم “داستان اسباب بازی ۳” خیلی‌ها معتقد بودند که ساختن “داستان اسباب بازی ۴” تنها راهی برای کسب در آمد بیشتر برای پیکسار است. اما بعد از اکران “داستان اسباب بازی ۴” مشخص شد که این فیلم از فیلم قبلی فراتر رفته و توانسته رشد شخصیت‌ها را هم به‌ خوبی نشان دهد. در نتیجه ساختنش نه تنها ارزشمند بود بلکه برای پایان دادن به این سری فیلم‌ها ضروری هم بود. فیلم “داستان اسباب بازی ۴” بیشتر از سری‌های قبلی در رابطه بین اسباب بازی‌ها و کودکان دقیق می‌شود و گوشه‌های نادیده‌ای از این رابطه را به نمایش می‌گذارد. این رابطه در داستان بین وودی و فورکی به زیبایی نشان داده شده است. فورکی چنگالی است که بعد از اینکه بانی او را به شکل یک اسباب بازی در می‌آورد زنده می‌شود و با زندگانی‌اش به مشکل برمی‌خورد. وودی باید به فورکی نشان بدهد که تا چه اندازه برای بانی مهم است. مانند فیلم‌های قبلی سفری که در فیلم اتفاق می‌افتد به وودی و دیگر اسباب‌بازی‌ها چیزهای زیادی راجع به خودشان یاد می‌دهد و باز هم مانند فیلم‌های قبلی وقتی فیلم تمام می‌شود اشک همه تماشاگران در می‌آید.

۹. رالف خرابکار (۲۰۱۲) – Wreck-It Ralph

انیمیشن “رالف خرابکار” با ارجاعاتش به انیمیشن‌های کلاسیک و شرکت‌های بزرگ تجاری امروزی فیلمی سرگرم‌کننده برای همه و به ویژه برای خوره‌های اینترنت و تکنولوژی است. داستان “رالف خرابکار” هم مانند انیمیشن “داستان اسباب بازی” است و راجع به شخصیت‌های بازی‌های رایانه‌ای است که در دنیای خودشان زندگی مستقل دارند. “رالف خرابکار” یک ماجرای رنگارنگ و دوستانه است که به کمک رالف و وانلوپ به دنبال معنای زندگی می‌گردد. فیلمنامه این انیمیشن بسیار قوی است و فیلم با توجه بالا به جزئیات ساخته شده است. اما قسمت دوم این انیمیشن که در سال ۲۰۱۸ ساخته شد نتوانست موفقیت قسمت اول را تکرار کند. با این حال انیمیشن “رالف خرابکار” برای همیشه بین طرفداران سینما جایگاه خودش را دارد.

۸. چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲ (۲۰۱۴) – How to Train Your Dragon ۲

بعد از موفقیت چشمگیر قسمت اول انیمیشن “چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم” محصول کمپانی دریم ورکز، دنباله فیلم هم باید ساخته می‌شد. “چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲” هم درست مانند قسمت اول احساساتی، بامزه و جالب بود. در انیمیشن “چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲” با استفاده از بازیگران و صداپیشگان قسمت اول، علاوه بر شخصیت هیکاپ و بی دندون بقیه شخصیت‌ها هم رشد کرده‌اند و بزرگ شده‌اند و همه بچه‌ها و روستایی‌هایی که در قسمت اول فیلم هم حضور داشتند، نقش و شخصیت پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند. اضافه شدن کیت بلانشت به گروه صداپیشگان فیلم در نقش مادر هیکاپ هم اتفاق هیجان انگیزی بود. بچه‌ها می‌توانند از بامزگی بی دندون و داستان زیبا و رنگارنگ این فیلم لذت ببرند و بزرگسالان از مسیر رشد هیکاپ و روابط پنهانی سیاسی در دنیای این فیلم لذت ببرند.

۷. مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی (۲۰۱۸) – Spider-Man: Into the Spider-Verse

با توجه به موفقیت فیلم‌های دنیای سینمایی مارول، موفقیت انیمیشن “مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی” فراتر از انتظار بود. این انیمیشن توانایی و امکانات داستان‌گویی با مدیوم‌های متفاوت در دنیای مارول را نشان داد. در انیمیشن “مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی” شاهد الهام گرفتن‌های زیاد از کتاب‌های کمیک بودیم که در لایو اکشن‌ها بی‌سابقه است. این انیمیشن بیشتر درباره ی بزرگ شدن شخصیت است اما با داستان ابر قهرمانی هم آمیخته شده است. ناگفته نماند که جلوه های بصری این انیمیشن معنای دیگری به کیفیت جلوه‌های بصری بخشیده‌اند.

۶. کوکو (۲۰۱۷) – Coco

انیمیشن “کوکو” ژانر موزیکال را به فستیوال مردگان مکزیک پیوند زده و داستان پسری را روایت می‌کند که میخواهد هویت خود را پیدا کند و با سنت‌های خانوادگی و مرگ و وراثت دست و پنجه نرم میکند. جشن روز مردگان مکزیکی‌ها برای زیبایی‌های بصری‌اش معروف است و کمپانی پیکسار با استفاده از تصویر پردازی‌های بی‌نظیر صحنه‌های چشم‌نواز و منحصر به فردی را در این انیمیشن خلق کرده است. در انیمیشن کوکو شاهد احترام ویژه‌ای به سنت‌های مکزیکی هستیم. این انیمیشن بیشترین امتیاز را از منتقدان سینما و تلویزیون دریافت کرد. انیمیشن کوکو ثابت کرد که فیلمی منحصر به فرد و زیبا و بی‌همتا از لحاظ بصری است و یک داستان الهام بخش با نتایج اخلاقی مهم است.

۵. چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم (۲۰۱۰) – How to Train Your Dragon

با اینکه همه قسمت‌های این انیمیشن زیبا هستند، اولین فیلم این سری بهترین فیلم است. به‌ ندرت پیش آمده است که حیوانی انیمیشنی عمق شخصیت‌پردازی بی‌ دندون را داشته باشد. بی‌ دندون اژدهای ترسناکی بود که باعث شد هیکاپ از یک پسر بچه به آدمی بالغ تبدیل شود. رابطه‌ی سمبلیک بین هیکاپ و بی‌ دندون پایه‌ی احساسی داستان “چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم” را شکل می‌دهد و بامزگی روستای وایکینگ ها و طنز بصری هم زیبایی این فیلم را چند برابر کرده است.

۴. کوبو و دو تار (۲۰۱۶) – Kubo and the Two Strings

تکنیک استاپ موشن تکنیکی از محبوبیت بالایی برخوردار است. انیمیشن “کوبو و دو تار” با استفاده از تکنیک‌های استاپ موشن کلاسیک و فناوری‌های کامپیوتری دیجیتال، داستانی را از فرهنگ ژاپن روایت می‌کند. جلوه‌های بصری رنگارنگ و عناصر ماجراجویی در داستان برای مخاطبین جوان‌تر جالب هستند و روایت پیچیده و پخته‌ی “کوبو و دو تار” که یک داستان زیبا و تراژیک را روایت می‌کند، برای مخاطبان جدی‌ تر و بزرگسال‌تر جالب می‌باشد. این انیمیشن برای جاه طلبی، اصالت و دیدگاهش لایق تحسین بی‌شمار است.

۳. شش قهرمان بزرگ (۲۰۱۴) – Big Hero ۶

در این انیمیشن مهارت انیمیشن سازی دیزنی با داستان‌گویی ابر قهرمانی مارول ترکیب شده است و باعث موفقیت تجاری بزرگ این انیمیشن و همچنین برانگیختن تحسین منتقدان شده است. “شش قهرمان بزرگ” با ترکیب کردن فرهنگ ژاپن و آمریکا دست روی موضوعات بالغانه‌ ای مانند مرگ می‌گذارد و در این کار بسیار روشن و مهربان هم هست. با اضافه شدن عناصر ابر قهرمانی به دنیای سه بعدی و دقیق و زیبای “شش قهرمان بزرگ”، شاهد انیمیشنی زیبا و خوش ساخت با داستانی عمیق هستیم. درست است که شخصیت بیمکس بسیار بانمک است و باعث می‌شود اشک همه در بیاید اما هسته‌ی اصلی احساسات داستان احساسات هیرو و پذیرش مرگ برادرش است. با اینکه این فیلم در ژانر ابرقهرمانی قرار دارد، به دام کلیشه‌ها نمی‌افتد و سهم خود را در بیان مشکلات جامعه امروزی به‌ خوبی ادا می‌کند.

۲. داستان اسباب بازی ۳ (۲۰۱۰) – Toy Story ۳

به‌ ندرت پیش می‌آید که قسمت سوم یک فیلم دنباله‌دار بهترین فیلم آن سری فیلم بشود اما به نظر بسیاری از تماشاگران “داستان اسباب بازی ۳” بهترین قسمت انیمیشن‌های داستان اسباب بازی بود. در این فیلم اندی بزرگ شده و در سال‌های آخر نوجوانی‌اش است و دوره‌ی بازی کردنش با اسباب بازی‌ها تمام شده و همه اسباب بازی‌ها باید ناچار به اتاق زیر شیروانی بروند. اما اسباب بازی‌ها به‌طور اتفاقی وارد یک مهد کودک می‌شوند که با سیستمی دیکتاتوری توسط یک اسباب بازی فاسد اداره می‌شود. باز و وودی موفق می‌شوند از آن جا فرار کنند و این رژیم را برای همیشه از بین ببرند. در این قسمت اسباب بازی‌های جدید و بانمکی هم به گروه اضافه می‌شوند. در این قسمت باز و وودی از زندگی معمول خود جدا شده و مجبور می‌شوند بار دیگر زندگی را برای خود تعریف کنند و همه‌ی اینها احساسات مخاطب را به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. طنز جاری در “داستان اسباب بازی ۳” زیباتر و تیزتر از قبل شده است و در کنار پیشرفت‌های تکنیکی باعث شده عمق جدیدی به شخصیت‌های داستان اضافه شود. شخصیت‌هایی که از سال‌های دهه ۹۰ میلادی قسمتی از زندگی طرفداران مجموعه داستان اسباب بازی شدند.

۱. درون و بیرون (۲۰۱۵) – Inside Out

انیمیشن “درون و بیرون” بزرگ‌ترین و موفق‌ترین فیلم دهه اخیر بود و یکی از مهمترین آثار انیمیشنی که به فیلم در آمده است. این انیمیشن کمپانی پیکسار بر اساس داستانی جاه طلبانه ساخته شده و در درون سر یک دختربچه می‌گذرد که هر کدام از احساسات انسانی او یکی از نقش‌های اصلی این فیلم هستند. احساسات، یاد آوری‌ ها و پروسه‌هایی که هر روزه در ذهن همه ما اتفاق می‌افتد در این فیلم در قالب‌های جذاب و رنگارنگ بصری به نمایش در آمده است. همه تماشاگران با هر سن و سالی می‌توانند با آنها احساس همدردی کنند. همه ما اینها را حس کرده‌ایم اما نتوانسته‌ایم به زبان بیاوریم. “درون و بیرون” در عین حال با سبک و سیاق مخصوص پیکسار به موضوع سلامت روانی هم می‌پردازد. درست است که “درون و بیرون” تنها یک انیمیشن است اما با چنان جزئیات و خلاقیتی دنیای درون انسان را به تصویر می‌کشد که نمی‌توان تنها با یک بار تماشا کردن آن حق مطلب را ادا کرد. این داستان واقعا عمیق و زیبا است و باید از تیم صداگذاری حرفه‌ای این انیمیشن هم ممنون باشیم. ایمی پولر، فیلیس اسمیت و بیل هدر در ساخت و پرداخت شخصیت‌ها چنان موفق بوده‌اند که همه‌ی تماشاگران می‌توانند تصور کنند که احساسات درون سر خودشان هم با همین صداها با آنها صحبت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: