تغییر ناگهانی در روند داستان، یکی از دوست‌داشتنی‌ترین المان‌های فیلم‌های سینمایی است. در این مقاله، ده مورد از بزرگترین پیچش‌های داستانی تاریخ سینما در ژانر هیجان انگیز را برایتان گردآوری کرده‌ایم.
این لیست هیجان انگیز پر از اسپویل است!
توجه داشته باشید که این مطلب حاوی مقادیر زیادی (!) اسپویلر است؛ بنابراین، با احتیاط ادامه دهید!
رتبه‌ی دهم: Parasite
اولین فیلم غیرانگلیسی تاریخ که جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم را برنده شده‌است؛ و بدون شک، لایق آن نیز هست. این فیلم، ترکیبی دوست‌داشتنی از کمدی، درام و هیجان است.
پیچش این داستان، در پایانی‌ترین لحظات از راه می‌رسد؛ جایی که مشخص می‌شوند سونگ کنگ هو، خودش را در مخفی‌گاه زیرزمینی حبس کرده و سعی دارد از طریق رمز مورس، با پسرش ارتباط برقرار کند. این یک پایان بی‌نظیر است؛ و فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که کارگردان، آن را با یک دنباله‌ی آبکی خراب نکند.
رتبه‌ی نهم: Gone Girl
«دخترک گم‌شده» اثر «دیوید فینچر»، عنوانی استثنائی در این لیست به‌شمار می‌رود. پیچش داستان این فیلم، دقیقاً در وسط داستان آغاز می‌شود.
ما یک ساعت اول فیلم را با حال و هوای یک زن گم‌شده و شوهری که به‌نظر، گناهکار می‌آید، می‌گذرانیم. در نیمه‌ی دوم فیلم، مشخص می‌شود که تمام این ماجرا توسط خود زن برنامه‌ریزی شده و نقشه‌ی آن، از سال‌ها پیش کشیده شده بوده‌است.
رتبه‌ی هشتم: The Prestige
اتکای فیلم به عناصر جادویی، به ما القا می‌کند که چیزهای پیچیده‌تری در عمق فیلم در جریان است؛ ولی نمی‌توانیم بفهمیم که این چیزها، دقیقاً چه جنسی دارند.
دقیقاً در آخرین لحظات فیلم، می‌فهمیم که بوردن‌ها در واقع دو برادر دوقلوی همسان هستند و انجیِر، هر شب خود را شبیه‌سازی می‌کرده و نسخه‌ی دیگرش را به کام مرگ می‌فرستاده است.
رتبه‌ی هفتم: Se7en
یکی از اولین فیلم‌هایی که فینچر را به‌عنوان یک مغز متفکر در زمینه‌ی فیلم‌های هوشمندانه مطرح کرد و یکی از برترین فیلم‌های تاریح سینما.
در پایان مشخص می‌شود که کارآگاه «دیوید میلز» واقعاً آخرین قربانی بوده است، گناه او، حسادت، و مورگان فریمن همسرش را داخل یک جعبه حبس کرده.
رتبه‌ی ششم: The Usual Suspects
این فیلم داستان یک آتش‌سوزی در یک کشتی را از دیدگاه یکی از دو بازمانده‌ی آن روایت می‌کند. پیچش این داستان کاملاً ناگهانی و در آخرین سکانس فیلم از راه می‌رسد؛ جایی که مشخص می‌شود «وربال» همان قصیر «سوزه» بوده است. یک شاهکار بزرگ!
رتبه‌ی پنجم: Identity
این فیلم شاید از نظر خوش‌ساختی به قوت باقی فیلم‌های این لیست نباشد؛ ولی قطعاً در این لیست جای می‌گیرد. روایت متفاوت آن، نوید داستانی عجیب را می‌دهد؛ ولی پیچش داستانی این فیلم، آن را به سطحی کاملاً جدید وارد می‌کند.
شخصیت اصلی داستان در مرکز یک قتل‌عام شبانه در متلی بین راهی قرار می‌گیرد؛ ولی در پایان، مشخص می‌شود که تمام آن‌چه دیده‌ایم نبرد هویت‌های مختلف شخصی است که به بیماری اختلال شخصیتی دچار بوده‌است.
رتبه‌ی چهارم: Saw
عده‌ی زیادی فرنچایز اره را به‌خاطر خشونت خام و بیش‌ازحد آن، جدی نمی‌گیرند؛ اما در واقع داستانی که در طول این مجموعه روایت می‌شود بسیار بی‌نظیر است.
در هر حال، یکی از بهترین قسمت‌های داستان زمانی است که می‌فهمیم Jigsaw تمام طول فیلم به شکل یک جنازه، کف سالن و در میان قربانیان دراز کشیده بوده‌است!
رتبه‌ی سوم: The Sixth Sense
این یکی از کلاسیک‌ترین پیچیدگی‌های داستانی سینماست و کاملاً ناگهانی مچ بینندگان را می‌گیرد. نایت شیامالان بر خلاف بسیاری، کارگردان باهوشی بود. احتمالاً خودتان هم می‌دانید؛ ولی در پایان این فیلم، مشخص می‌شود که بروس ویلیس از ابتدای داستان مرده بوده‌است.
رتبه‌ی دوم: Fight Club
یکی دیگر از آثار کلاسیک فینچر در لیست ما. این فیلم در زمان انتشار آن‌طور که باید و شاید دوست داشته نشد؛ ولی منتقدان و تماشاگران بالاخره متوجه کیفیت بالای آن شدند.
رونمایی از این‌که ادوارد نورتون و برد پیت هر دو یک نفر بوده‌اند که با دو نیت مختلف و دو ظاهر کاملاً متفاوت از هم زندگی می‌کردند، کاملاً دیدگاه شما را در مورد روایت فیلم تغییر خواهد داد.
رتبه‌ی اول: Memento
این فیلم شاید تا حدی زیر سایه‌ی بلاک‌باسترهای جدیدتر نولان، گم شده‌باشد؛ ولی این اثر یکی از بهترین پیچش‌های ناگهانی تاریخ سینما را به‌نمایش می‌گذارد.
لئونارد در واقع همان سمی است و به خود اجازه داده است که قتل جان جی واقعی را کاملاً از یاد ببرد؛ تا بتواند به کشتن آدم‌های دیگری که فکر می‌کند جان جی هستند ادامه دهد. او در ادامه در موقعیتی قرار می‌گیرد که باعث می‌شود فکر کند تدی، همان جان جی است؛ و فیلم از همین جا شروع می‌شود. پناه بر خدا!
بیشتر بخوانید:
اقتباس از: ScreenRant
