آمار مرگ و میر کرونا | نه ماه پیش که بیماری کووید ۱۹ در همه جا شیوع پیدا کرد به هیچ وجه قادر نبودیم آمار مرگ و میر کنونی را تصور کنیم. در همین هفته ی اخیر نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر در ایالات متحده بر اثر این بیماری تلف شدند و آمار جهانی نیز حدوداً به یک میلیون نفر میرسد.
البته باید این مورد را هم در نظر بگیرید که دولت ها آمار دقیق مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹ را ارائه نمیدهند اما با این وجود این آمار نیز به شان دردناک هستند.
آمار مرگ و میر کرونا
این آمار حاکی از آن هستند که در ایالات متحده، در هر ۱.۵ دقیقه یک نفر جان خود را بر اثر بیماری کووید ۱۹ از دست داده است. همچنین این آمار معادل حذف جمعیت شهرهایی نظیر Salt Lake City و Utah یا یک سوم واشنگتن دی سی است. این یعنی ما به اندازه ی ۱,۴۵۰ هواپیمای مسافربری فوتی داشته ایم.
آقای دیوید کِسلر، نویسنده ی Finding Meaning، در این خصوص گفته است:
“اگر تصور کنید که ۱۳۸ مسافر در یک هواپیمای کلاسیک ۷۳۷ وجود داشته است، این آمار میگویند که هر روز ۸ هواپیما نابود شده است. آیا میتوانید چنین چیزی را تصور کنید؟”
این آمار واقعاً نگران کننده هستند و مشخص نیست که چه تأثیرات وحشتناکی بر روی روح و روان بازماندگان بر جای میگذارند. آیا ۲۰۰ هزار فوتی در یک هفته دوباره زنگ خطر را برای ما به صدا درمیآورد؟ یا ما دیگر نسبت به این اخبار بی حس شده ایم؟
از طرفی باید توجه داشته باشیم که بیولوژی ما در تضاد با ما عمل میکند. محققان میگویند که مغز ما آمادگی لازم را برای اعداد و ارقام بزرگ ندارد. همچنین ما سعی میکنیم که آمار مرگ و میر ناشی از کروناویروس را در کنار نگرانی های دیگر نظیر، مشکلات اقتصادی، ناآرامی های سیاسی، آتش سوزی ها و سیل ها، تنش های انتخابات، خرید، تحصیل و خانواده تجزیه و تحلیل کنیم.
یک روانشناس به نام Elke Weber در این خصوص میگوید:
“تمام مملکت افسرده شده است. اگر تاکنون استرس و نگرانی شما را تسخیر کرده است، ۲۰۰ هزار فوتی برای شما عادی است.”
اما محققان میگویند که راه هایی وجود دارند که نسبت به اخبار واکنش نشان بدهیم، اما اجازه ندهیم که آنها روح و روان ما را نابود کنند.
حس دلسوزی
تراژدی بیشتر لزوماً به دلسوزی بیشتر منجر نمیشود؛ در واقع این چنین چیزی میتواند تأثیر معکوس داشته باشد و ما را بی احساس تر کند. دکتر پاول اسلاویک از دانشگاه Oregon میگوید که افزایش مرگ و میر میتواند ما را نسبت به این موضوع بی خیال تر کند. این پدیده بی حسی روانی نام دارد.
آقای اسلاویک در سال ۲۰۱۴ یک تحقیق انجام داد و به این نتیجه رسید که افزایش فاکتورهای نگران کننده باعث نمیشود که فرد بیشتر نسبت به موضوعات مختلف حساس شود. دکتر اسلاویک میگوید:
“احساسات ما برای یک شخص که در خطر قرار دارد بسیار قوی هستند، اما آنها به خوبی گسترش نمییابند. به عبارت بهتر، اگر دو نفر در خطر باشند، احساس نگرانی شما دو برابر نمیشود. این صرفاً توجه شما است که تقسیم میشود و ارتباط عاطفی شما دیگر مانند قبل قوی نیست.”
دکتر اسلاویک میگوید که این در واقع مکانیزم مغز ما برای مواجه شدن با مشکلات است. میلیون ها سال پیش انسان ها خبر نداشتند که در یک منطقه ی دور چه خبر است، از این رو تمام تمرکز خود را به اتفاقات اطراف خود معطوف میکردند و در کل نگرانیهای کمتری داشتند.
علاوه بر این محققان میگویند که عدم اطلاع داشتن از یک زمان دقیق برای از بین رفتن همه گیری باعث شد که مردم به این وضعیت عادت کنند و تصور کنند که برای مدتها همین رویه ادامه خواهد داشت. به عبارت دیگر، مغز مردم دیگر عادت کرده است که اخبار مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹ را بشنود و این حالت در حدی است که آمار بالا اصلاً احساسات ما را برانگیخته نمیکنند.
دکتر Weber میگوید:
“انسان میتواند خودش را با هر شرایطی سازگار کند. برای مثال انسان میتواند خودش را با شرایط جنگ سازگار کند. ارتباطات نورون های مغز ما با به وجود آمدن یک تغییر، دگرگون میشوند اما پس از مدتی در همان حالت میمانند. اگر شما برای مدت طولانی در یک اتاق بد بو حضور داشته باشید، پس از مدتی به آن شرایط عادت میکنید.”
بودن در وسط یک بحران بزرگ باعث میشود که ما حس همذات پنداری و دلسوزی خود را تا حدودی از دست بدهیم و قادر نباشیم آنطور که باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
دکتر Yu-Ru Lin از دانشگاه پنسیلوانیا، در مقاله ی خود در رابطه با واکنش احساسی مردم در فضای مجازی نسبت به اتفاقات کوتاه مدت و غیر منتظره مانند فجایع طبیعی و حمله ی تروریست ها در پاریس نوشته است. او به این نتیجه رسیده است که بروز احساسات باعث میشود که مردم در این شرایط بیشتر با یکدیگر احساس نزدیکی کنند.
تصاویر و محتوایی که در فضای مجازی وایرال میشود نیز میتواند تا حد زیادی به همذات پنداری انسان ها منجر شود. برای مثال میتوانیم به تصویر آن کودک سوریه ای اشاره کنیم که جسدش را در ساحل ترکیه پیدا کرده بودند.
رفتن به محل وقوع حادثه و اهدای گل نیز میتواند نشان دهنده ی همدردی باشد. البته محدودیت هایی که به واسطه ی شیوع کروناویروس اعمال شده است به مردم این اجازه را نمیدهد که در یک مکان تجمع کنند.
یک واکنش عصبی مشترک به اتفاقات ناگوار میتواند اثر آن اتفاقات را خنثی کند.
دکتر لین در خصوص آمار مرگ و میر ناشی از کووید ۱۹ میگوید:
“افراد آسیب دیده عمدتاً از دید سایرین مخفی هستند، مگر اینکه شما در اطرافیان خود کسی را بشناسید که عزیزان خود را در این بحران از دست داده باشد. اما این نوع از غم برای افرادی که با آن نزدیکی نداشته اند کاملاً مبهم است.”
یکی دیگر از دلایلی که باعث شده است ما بتوانیم این شرایط را تحمل کنیم این بوده است که ما همواره امیدوار بودیم که کووید ۱۹ با تغییر فصل از بین برود و یا یک واکسن مؤثر و مطمئن برای آن تولید شود. یک واکنش عصبی مشترک به اتفاقات ناگوار میتواند اثر آن اتفاقات را خنثی کند.
یک روانشناس به نام Mardi Horowitz از دانشگاه کالیفرنیا در خصوص غم و تروما گفته است که این حس ها باعث آرام شدن ما میشوند.
عدم وجود دلیل برای بی حسی عاطفی
با این اوصاف این اخبار سنگین چگونه بر روی ما تأثیر میگذارند؟
دکتر Horowitz در پاسخ به این سؤال میگوید:
“با مشاهده ی آمار مرگ و میر، ما وحشت زده و ناراحت میشویم. اما نکته ی مهم این است که ما بر این حس ها غلبه کنیم و به دیگران کمک کنیم که از این بحران عبور کنند. این خیلی مهم است که ما نسبت به حس خشم، یأس و ناامیدی بی اعتنا نباشیم و سپس خودمان را برای عبور از بحران آماده کنیم. ما در این شرایط باید میانه روی کنیم. این کار باعث میشود که حس بهتری داشته باشیم و مجدداً بتوانیم برای آینده برنامه ریزی کنیم.”
دکتر اسلاویک میگوید که دیدن نام، چهره و خانواده ی افراد آسیب دیده باعث میشود که ما تمایل بیشتری به کمک به آنها داشته باشیم.
بیشتر بخوانید
- میزان مرگ و میر ناشی از کروناویروس جدید بالاتر از آمارهای رسمی است
کرونا به قلبِ بهبود یافتگان نیز رحم نخواهد کرد ؛ نتایج جدید تحقیقات
تمام مواردی که تاکنون ذکر کردیم در خصوص قربانیان کروناویروس صدق میکنند. دکتر Kessler در این خصوص میگوید:
“اگر ما افراد از دست رفته را بشناسیم، آمار مرگ و میر برای ما معنای بیشتر و مهم تری را تداعی میکنند.”
دکتر Kessler میگوید که مکانیزم همذات پنداری سالم میتواند باعث ایجاد تغییر مثبت شود. وی در ادامه میگوید:
“ظرفیت پایین ما و تمایل به دوری از احساسات ناراحت کننده نباید باعث شود که ما خودمان را از دیگران جدا کنیم. بی حسی عاطفی میتواند عواقب بدتری داشته باشد. از این نباید بگذاریم که بی حسی عاطفی ما را نسبت به همذات پنداری با دیگران بی میل کند.”
منبع: National Geographic
آخرین محصولاتِ ما انتظارت رو میکشن
نوشتههای تازه
- معرفی ۱۵ ترفند سافاری در آیفون که از چشم شما مخفی مانده اند
- هر آنچه که در مورد آیپد پرو و آیپد ایر ۲۰۲۴ می دانیم ؛ هیجان اپل در بهار
- حلقه اپل و هرآنچه که از این محصول می دانیم ؛ آینده ای عجیب برای اپل
- هرآنچه که از آیفون ۱۶ می دانیم ؛ آپگرید اساسی برای این خانواده پُرحاشیه
- نگاهی به تمامی تغییرات iOS 17.4 ؛ دنیایی از تغییرات جدید
- آموزش کامل بازگشت آنتن آیفون ۱۴ و آیفون ۱۵ ؛ تلاش برای رستگاری…
- آموزش کامل ثبت کردن اسکرین شات تمام صفحه در آیفون
- ۱۳ حقیقت باورنکردنی درباره مثلث برمودا که باید بدانید
بدبخت شدیم تا جون مارو نگیره ول کن نیس :'(