نقد و بررسی انیمیشن toy story 4 | همه ى ما در زندگیمان مجموعه اى از انیمیشن را بیشتر از باقى انیمیشن ها دوست داریم. برخى ها عاشق شیرشاه،برخى عاشق کارخانه هیولا وبرخى دیگر عاشق داستان اسباب بازى هستند.خودِ من عاشق داستان اسباب بازى هستم ، بودم و خواهم بود.داستان اسباب بازى علاوه بر روایت هاى بسیار زیبا،کودکانه و در عین حال بزرگسالانه آنچنان مخاطب را غرق در بى مهرى هاى نسبت به یکسرى اسباب بازى قرار میداد که مشخصا همه ى ما آرزو میکردیم که اى کاش برویم و از اسباب بازى هاى خودمان به جاى آن ها دلجویى کنیم!
چه روز ها که خودمان به صورت قایمکى به اسباب بازى هایمان خیره میگشتیم تا تحرکى از آن ها تماشا کنیم و دستشان برایمان رو شود!این است اثر داستان اسباب بازى بر قسمت هایى از زندگى ما…
اسباب بازى هاى عزیزمان را دیگر نخواهیم دید…
نقد و بررسی انیمیشن toy story 4
داستان اسباب بازى در مورد مهربانى و توجه بوده و هست،توجهى که همه ى ما به آن نیاز داریم و اگر نباشد مرگى واقعى را در زندگى خودتجربه میکنیم.مرگى که در داستان هاى اسباب بازى نیز تنها بى توجهى صاحبان باعث آن بوده است.
داستان اسباب بازى سه نسخه ى فوق العاده را قبل از نسخه ى چهارم خود داشت که این ٣ نسخه آنقدر بینظیر بودند که تصور نسخه اى بهتر ازاین سه گانه براى ما غیر قابل پذیرش بود،تصورى که صد البته به حقیقت پیوست و داستان اسباب بازى ۴ تحت هیچ شرایطى حتى نزدیک بهنسخه سوم نیز گام بر نمى دارد، اما به واقع چرا؟
با من در ادامه و نقد و بررسی انیمیشن toy story 4 همراه باشید.
داستان یک وودی!
( نقد و بررسی انیمیشن toy story 4 )
داستان تکرارى و اینبار روایت تکرارى
داستان اسباب بازى اصولا در تمامى نسخه هاى خود داستانى تکرارى اما روایتى فوق العاده متفاوت و جذاب داشته است و چیزى که عذاب آوراست روایت تکرارى در پس نسخه چهارم مجموعه است.جایى که آنتاگونیستى که لاتسو بود جاى خود را به عروسکى بسیار مشابه خود لاتسو مى دهد.عروسکى که اینبار رئیس یک اسباب بازى فروشى دست دوم است و به نوعى شخصیتى بسیار مشابه لاتسو را در پس پرده خود دارد.
از طرف دیگر انگیزه هاى تکرارى اسباب بازى ها که ناشى از فراموشى توسط “بانى” است آنچنان نخ نماست که به واقع مارا با خود همراه نمیسازد و باز هم به ما میفهماند که اگر ایده فوق العاده اى ندارید لطفا یک مجموعه را کش ندهید.
براى کسى که با شخصیت پردازى هاى بینظیر این مجموعه بزرگ شده است مسلما فورکى موجودى بدون کوچکترین عمق شخصیتى است.( نقد و بررسی انیمیشن toy story 4 )
بى منطقى داستان
به واقع چگونه مى شود عروسک محبوب بانى در داستان اسباب بازى ٣،عروسکى که هنگام دیدنش بیشترین ذوق و خوشحالى در چهره ى بانى نمایان شد اکنون به موجودى طرد شده تبدیل شده؟موجودى که نه براى یکى دو روز بلکه براى همیشه طرد شده باشد.جایى که وودى (رهبر اسباب بازى ها در ٣ نسخه اخیر) جاى خود را به عروسک هاى دیگر دهد و اکنون حتى دوستان خود وودى نیز از او حرف شنوى نداشته باشند و عروسک هاى بانى رهبر جریان اسباب بازى ها باشند!
داستان سرتاسر بى منطق است و در تک تک مکان ها این بى منطقى را به ما نمایان مى کند. از پایانش بگیر (که متاسفانه نمى توانم اسپویلش کنم اما ده ها نکته منفى را مى توانم از پس آن بیرون بکشم) تا آغازش که هنگام دیدنش مدام آرزو میکردم که اى کاش باز هم قضیه سرفراموشى و بى مهرى اینبار “بانى” نباشد.
اما بریم سراغ بخش بعدى بى منطق داستان
دختر گاوچران (بوو) را در نسخه ى دوم به یاد دارید؟همان دخترى که دامنى پف پفى داشت و به سختى مى توانست راه برود و صدایى آرامداشت؟خب او اکنون بهتر از تمامى اسباب بازى هاى جهان مى تواند بدود،کتک کارى کند و بیشترین تحرک را در این انیمیشن دارد!چگونه شد کهبوو از آن شخصیت منفعل به چنین شخصیت پویایى تبدیل شد؟اما از این هم بگذریم،چه شد که وودى اینچنین عاشق و دلباخته او شد؟!آیا در داستان اسباب بازى ١ و ٢ کوچکترین توجهى نسبت به “بوو” (توجه بسیار بسیار کم و در حد چند ثانیه بود) داشت؟مسلما خیر و این براى کسى که با این مجموعه بزرگ شده،گریه کرده وخوشحال شده است بزرگترین نقطه ضعف مجموعه است.
داستان شخصى وودى
داستان اسباب بازى ۴ به هیچ عنوان داستان اسباب بازى ها نیست و داستان شخصى “وودى” است. داستانى که باز لایتر،تى رکس،آقا و خانوم سیب زمینى و … کاملا به حاشیه رانده مى شوند و آنچنان این به حاشیه رانده شدن در روند شوخى هاى داستانى اثر گذار است که مدام از خود میپرسید به واقع چرا این شخصیت هاى دوست داشتنى به چنین موجودات ترسویى مبدل گشته اند؟موجوداتى که بیشترین فعالیت را در این سرىداشته اند اکنون به شخصیت هاى بسیار منفعلى مبدل گشته اند که حتى نمى توانند جرات کوچکترین حرکت ماجراجویانه را داشته باشند!
این مورد آنچنان در پس داستان مرا اذیت کرد که بى شک لقب بدترین داستان اسباب بازى را لایق نسخه چهارم مى دانم،جایى که همه به حاشیه رانده شدند و داستان وودى شکل گرفت و اى کاش که اسم این انیمیشن داستان اسباب بازى وودى گذاشته مى شد.
نقد و بررسی انیمیشن toy story 4
وودى شخصیتى اعصاب خورد کن و بى منطق
در قسمت هاى قبلى داستان اسباب بازى،وودى چنان شخصیت دوست داشتنى بود که باور نمیکنم کسى در این دنیا نتواند دوستش داشته باشد.او با منطق به اسباب بازى هاى دیگر کمک میکرد و براى هرکارى نقشه خاص خود را داشت. شخصیتى که اصلا خودخواه نبود و براى جمع اسباب بازى هاى دوست خود همه کار میکرد.
اما در نسخه چهارم “وودى” بسیار خودخواه است،اسباب بازى که همه را به کام مرگ میکشاند و تحت هیچ شرایطى از خواسته خود دست نمى کشد.کسى که براى خوشحالى بانى همه کار مى کند و سپس در انتهاى داستان به تمامى این کار ها پشت کرده و بگذریم…
“وودى” در داستان اسباب بازى ۴ مشخص نیست با خود چند چند است و آنچنان متزلزل نشان مى دهد که آرزو میکردم که اى کاش هرگز داستان اسباب بازى ۴ را نمى دیدم و اکنون به دنبال راهى براى فراموش کردن قسمت چهارم مجموعه مى گردم!
در آخر باید بگویم که با توجه به تمامى ایراد هاى گرفته شده،داستان اسباب بازى انیمیشنى از پیکسار است.استدیویى که کارى جز شاهکارسازى براى دیزنى انجام نمى دهد اما اى کاش هرگز به فکر ساخت داستان اسباب بازى ۴ نمى افتاد. داستان اسباب بازى ۴ براى ٢٠١٧ با فیلمنامه اى که شباهتى به فیلمنامه ى ٢٠١٩ نداشت قرار بود اکران شود،جایى که مشخص بود خودِ پیکسار هم در ساخت چهارم مجموعه به بنبست خورده و اما در عین حال نمى تواند از ساخت آن دست نیز بکشد.
داستان اسباب بازى ۴ دنباله اى بدون لزوم ساخت بود،دنباله اى با داستان تکرارى(خیلى خواستن نتیجه تصمیم هارو تغییر بدن تا داستان تغییرکنه اما باز همونه) ، روایت تکرارى و صد البته شخصیت هایى تغییر یافته از نوع منفى که اى کاش هرگز به فکر ساختش نمى افتادند…
نقد و بررسی انیمیشن toy story 4
اسپویلر…..
مخالفم این قسمت میخاست نشون بده هرر چقدر فداکار و عالی هم باشی ممکنه کنار گزاشته بشی مثل وودی که بانی دیگه باهاش بازی نمیکرد و هر هفته و هر روز منتظر بود با اونم بازی کنه
گبی گبی هم نقش تقریبا مشابه لاسلو رو داشت ولی با اولین بار شکست نخورد و نا امید نشد وودی ۲ بار فداکاری کرد جریان فورکی و گبی گبی و در آخر وقتی دید کسی اونو نمیخاد همراه بو پوپ و دوک کابوم که همشون طرد شده بودن یه گروه رو تشکیل دادن
در اصل هدف مخفی داستان نشان دادن فداکاری ها بود که حتی بهترین ها هم ممکنه طرد بشن و اینکه مثل دوک کابوم کار ای پنهانشون رو نشون دادن که صاحبش بی دلیل اون رو دور انداخت چون از حلقه نتونست بپره ولی در آخر از یه حلقه با فاصله خیلی بیشتر پرید
یه جایی رو اشتباه کردی،قسمتای قبل هم وودی از بوو خوشش میومد،به نظرم یه بار دیگه برو قسمت یک و دو رو ببین احساس میکنم یادت رفته
سلام و عرض ادب ، داخل پرانتز نوشته شده که توجه در حد چند ثانیه بود. ممنون از توجه شما.
دست مریزاد که جرئت کردید بدون این که به زور از تو داستان فلسفه و علم روانشناسی (!) بیرون بکشید و جملات قصار سر هم کنید حقیقت این داستان بیمایه رو برملا کنید. به نظر من هم این روایت جدید و بازتعریفی که از ماهیت اسباب بازی (با انتخاب وودی) ایجاد میشه اصلاً با منطق روایی سهگانه همخوانی نداره. به قول شما کودکی که به قدری با این مجموعه خو گرفته که قایمکی و از دور اسباب بازیهاش رو زیر نظر بگیره و تمام هویت یک اسباب بازی رو عشق دو طرفهٔ اون به صاحبش بدونه چطور با این پایان کنار میاد؟ کاش دوستان فیلسوف سفسطه باز یاد بگیرند مثل یک کودک انیمیشن رو زیست کنند! چند سال بعد که بتونیم یه دورنمایی از این مجموعه داشته باشیم خواهیم دید که پیکسار با این قسمت ۴ چه کلاه بزرگی سر دوستداران این انیمیشن گذاشت.