۱۰ داستان وحشتناک از دیپ وب که باورشان برایتان سخت خواهد بود

دیپ وب ؛ ما هر روز در اینترنت به گشت و گذار می‌پردازیم، اما چیزهایی که در اینترنت می‌بینیم صرفاً مواردی سطحی هستند و از مسائلی که ممکن است واقعاً در حال رخ دادن باشند، بی خبر هستیم. البته استفاده از اینترنت در حالت معمولی تقریباً امن است. اما اگر غرق شدن در ژرفای آن می‌تواند ترسناک باشد.

داستان های وحشتناک از دیپ وب که باورشان برایتان سخت است

در اینجا ما با چیزی به نام دیپ وب و دارک وب مواجه می‌شویم که با گشت و گذار معمولی در اینترنت فرق دارند. در عمیق ترین جاهای وب اتفاقات ترسناکی رخ میدهند. معمولاً کاربران معمولی مثل مانند جرأت این را ندارند که خیلی در اعماق وب فرو بروند. ممکن است که در یک دامنه ی ناآشنا و غیر قابل کنترل هر اتفاقی بیفتد. اما با این حال عده ای این ریسک را پذیرفته اند و تجربه های خود را با ما به اشتراک گذاشته اند. در این مطلب قصد داریم ۱۰ داستان ترسناک از دیپ وب را با شما به اشتراک بگذاریم.

۱۰. جسد رقصنده

یک کاربر به نام MetalLava گفته است:

” یک خانم این ویدیوها را از خودش و یک جسد به اشتراک گذاشت. سپس او یک موسیقی عجیب گذاشت و به خواندن و رقصیدن ادامه داد.”

این کاربر کمی بیشتر در کانال آن زن پرسه زد و با ویدیوهایی مواجه شد که آن زن در رقصیدن با یک جسد انسان است. گویا آن جسد قدیمی بوده و در حال پوسیده شدن بوده است. بدترین بخش این ویدیوها قسمت خواندن آن زن بود. او آهنگ را برای جسد میخواند و به رقصیدن ادامه میداد و به شدت آزاردهنده بود.

۹. آدرسِ اشتباه

یک کاربر با نام کاربری TheKingofBananas داستان دوستش به نام alias Eli را تعریف میکند که در دوران تینیجری به گشت و گذار در دیپ وب پرداخته بود. Eli در نهایت یک مارکت پنهانی به نام Silk Road را پیدا کرد و تصمیم گرفت که مقداری مواد مخدر سفارش دهد. او مواد را از شخصی خرید، پولش را پرداخت کرد و آدرس یک خانه ی روستایی را برای ارسال مواد وارد کرد. او خانه را چک کرد ولی هیچ موادی پیدا نکرد. سپس Eli عصبانی شد و با مواد فروش تماس گرفت و به طرز عجیبی فروشنده دوباره سفارش را ارسال کرد، اما باز هم خبری از مواد نبود. Eli باز هم این کار را تکرار کرد ولی هرگز مواد مخدر را دریافت نکرد.

چند ماه گذشت تا اینکه Eli متوجه شد که یک افراد یک خانه ی دیگر درباره ی دریافت حجم زیادی مواد مخدر صحبت کرده اند. این یعنی در تمام این مدت مشکل فقط یک اشتباه تایپی بوده است. تصور کنید که یک تینیجر هستید و مقدار عظیمی از مواد مخدر را برای ارسال به خانه ی همسایه تان سفارش داده اید. و مورد عجیب تر دنیایی است که در آن مواد فروشان تا این حد به رضایت مشتریان خود اهمیت می‌دهند.

۸. محتوای وب کم

کاربری با نام kick299 درباره ی تجربه ی خود در دیپ وب به صورت کوتاه نوشته است:

“محتوایی را پیدا کردم که با وب کمِ خودم ضبط شده بود.”

اینکه کاربران اینترنت می‌توانند چنین هدف های راحتی را پیدا کنند خیلی ترسناک است. مورد ترسناک تر این است که متوجه شوید هدف آنها خود شما بوده اید. این قطعاً حمله و دزدی از حریم شخصی افراد محسوب می‌شود و نباید نسبت به آن بی تفاوت بود.

۷. حشراتِ تخت خواب

یک داستان کوتاه دیگر که ارزش تعریف کردن دارد. Urbanhawk1 درباره ی تجربه ی خود در دارک وب نوشته است:

“شخصی قصد داشت تعداد زیادی حشره بخرد و آنها را طوری پرورش دهد که به راحتی قابل کشتن نباشند و فقط خود او از نقطه ضعف آنها با خبر باشد. او میخواست حشرات را در خانه های مردم رها کند و از این طریق از مردم پول بگیرد و حشره ها را نابود کند.”

خدا رو شکر که این فرد دیوانه هیچ وقت در آینده هم نمی‌تواند ایده اش را عملی کند.

۶. یک سرویس

کاربری به نام thijser2 قصد داشت که به جرگه ی هکرها و متخصصان فضای مجازی بپیوندد. او می‌خواست چیزهای جدید یاد بگیرد و بهترین جا برای یادگیری، انجمن هکرها بود. او با چیزهای جالب متعددی مواجه شد، اما یک هکر چیز منحصر به فردی را به او ارائه کرد.

این هکر یک سرویس را تبلیغ میکرد که به کمک آن، افراد با پرداخت پول می‌توانستند یک ویدیوی غیر قانونی و نامشروع را در کامپیوتر اشخاص دیگر قرار دهند. سپس آن هکر گزارش آن فرد را به پلیس میداد و در نهایت آن شخص با یک بررسی کوچک دستگیر می‌شد. این یکی از ترسناک ترین راه ها برای انتقام گرفتن از دیگران است.

۵. وازکتومی خانگی

این مورد هم معمایی و هم چندش آور است. کاربری به نام busty_crustacean گفته است که یک کیت وازکتومی خانگی را در مارکت Silk Road پیدا کرده بود که قیمتش ۲۰ دلار بود. شما با پرداخت ۲۰ دلار می‌توانستید ابزاری بخرید و با استفاده از آنها خودتان را در خانه عمل کنید! مسئله ی ترسناک تر این است که این محصول خریدارانی هم داشته است و قطعاً به بروز اتفاقات دردناکی منجر شده است. حال فرض کنید یک نفر این محصول را بخرد و عمل خانگی خود را با موفقیت پشت سر بگذارند.

۴. صفحه ی یک قاتل سریالی

کاربری به نام Sakkyoka-Sha با وبسایت یک قاتل سریالی واقعی مواجه شد که مدتی بعد بابت جرم هایش دستگیر شد. در این وبسایت چیزهایی وجود داشت که از عنوان کردنشان در اینجا معذوریم. فقط در این حد بدانید که محتوای صفحه درباره ی قتل های مخوف و قطعه قطعه کردن اجساد بوده است. گفتنی است که در این وبسایت تصاویر زیادی از این موارد ترسناک وجود داشت. این وبسایت پس از شناسایی به سرعت حذف شد تا محتوایش برای دیگران فاش نشود.

۳. اورانیوم غنی شده برای فروش

پس از تعطیل شدن مارکت Silk Road، یک مارکت بزرگتر به نام AlphaBay در دیپ وب جایش را گرفت. سپس کاربری به نام caddet5 سفارش خرید اورانیوم غنی شده را در این وبسایت مشاهده کرد. حتما می‌دانید که اورانیوم غنی شده یکی از اصلی ترین چیزها برای تولید سلاح های هسته ای است. کاربر مذکور گفته است که این احتمالاً یک کلاهبرداری بوده است اما باز هم چیز ترسناکی بود.

۲. پورتال ها

فهرست نشدن یک وبسایت توسط موتورهای جستجو یک چیز است، و مخفی شدن آن وبسایت توسط سرویس هایی نظیر Tor یک چیز دیگر است. از طرفی برای پیدا کردن این وبسایت ها باید دنیایی از رمزنگاری را پشت سر بگذارید که از توان بسیاری از کاربران معمولی خارج است. حال کاربری به نام ProgressiveCoder این پدیده را پورتال نامیده است. گویا سایت های بی ضرر سرنخ هایی در منبع اصلی دارند، و یا برخی گالری های تصاویر سرنخ هایی دارند که باید برای اهداف خاصی رمزنگاری شوند. کدنویس های زرنگ با این کار میتوانند چیزهایی را مخفی کنند که هیچکس به آنها دسترسی نداشته باشد.

برای مثال کاربر مذکور یک PDF از یک کتاب آشپزی را پیدا کرد که به طرز سنگینی ادیت شده بود و محتوایی نظیر جزئیات شیمیایی مواد منفجره ی نظامی در آن قرار گرفته بود. البته این فقط سطح ماجرا بوده است و در اعماق آن قطعاً چیز های ترسناک تری نهفته شده بود.

۱. ما تو را می‌بینیم

کاربری به نام fake_fakington از تجربه ی خود در اولین روزهای استفاده از اینترنت می‌گوید که دیپ وب هنوز توسط مردم شناخته شده نبود چرا که در آن دوران همه چیز سطحی تر بود. این کاربر به طور معمولی در حال گشت و گذار در اینترنت بود که با چیزی عجیب و مبهم مواجه شد. سری هایی از تمرین های نظامی یا چیزهایی که یک فرد روانپزشک نگه داری میکند. تصاویر شامل یک سری فکس بودند که هم اهمیت نظامی داشتند و هم اهمیت پزشکی.

این کاربر که در حال گشت و گذار در این فایل ها بود با یک فایل HTML به نام .HELLO-THERE.html مواجه شد. نکته ی جالب این است که زمان ثبت فایل نیز دقیقا برای همان لحظه ای بود که کاربر با فایل مواجه شد. کاربر فایل را باز کرد و با متن “ما تو را می‌بینیم” مواجه شد. ۱۵ ثانیه بعد سرور بسته شد. گاهی اوقات در نقاط دور افتاده ی اینترنت، تنها دیده شدن می‌تواند به شدت وحشتناک باشد.